اسماعیل پاشا
اسماعیل پاشا \ esmāˀil-pāšā\ (1245- 1312 ق/ 1830 -1895م)، پنجمین والی مصر (1279- 1296ق/ 1863- 1879م) از خاندان محمدعلی پاشا و نخستین حاکم این سرزمین که رسماً عنوان «خَدیو» گرفت.
اسماعیل که دومین پسر ابراهیم پاشا بود، در 16 سالگی به پاریس رفت و در آنجا تحصیل کرد. پس از بازگشت در 1264ق/ 1848م برای حل پارهای اختلافهای خانوادگی، همراه با برخی از اعضای خاندان محمدعلی پاشا به استانبول، نزد سلطان عثمانی رفت و با لقب پاشا (İA، ذیل «اسماعیل پاشا»)، به عضویت شورای عدالت دولت (مجلس الاحکام) برگزیده شد. اسماعیل پاشا در 1270ق، در زمان والیگری سعید پاشا بر مصر، به قاهره بازگشت و سال بعد که سعید پاشا میخواست پشتیبانی دولتهای بزرگ اروپایی را برای استقلال بیشتر از عثمانی جلب کند، او را به پاریس، نزد ناپلئون سوم فرستاد. اسماعیل پاشا در 1272ق رئیس شورای عدالت دولت مصر شد (EI 2، ذیل «اسماعیل پاشا») و چندی بعد، در شوال 1274 به ولیعهدی رسید (نک : شبیکه، 515). او پس از مرگ سعید پاشا در 27 رجب 1279ق/ 18 ژانویۀ 1863م، به والیگری مصر رسید (عمون، 218؛ İA، همانجا).
اسماعیل پاشا با بهرهگیری از موقعیتی که نزد صدراعظم و سلطان عثمانی برای خود فراهم کرده بود و نیز با افزایش مبلغ پرداختی سالانه به عثمانی، موفق به دریافت فرمانی از سلطان شد (همانجا) که به موجب آن، توارث حکمرانی، برخلاف سنت عثمانیِ انتقال به بزرگترین فرد خاندان، به پسر ارشد والی تعلق میگرفت (همانجا؛ اینال، 173؛ رمضان، 71). او سال بعد، با همان تدابیر، طی فرمانی از سلطان رسماً لقب «خدیو» گرفت (همو، 77؛ نیز نک : عمون، همانجا، که تاریخ دو فرمان را با اختلاف اندکی یاد کرده است).
اما رفتار استقلالخواهانۀ اسماعیل پاشا سبب شد تا روابط مصر و عثمانی به تیرگی گراید و حتى شایعۀ احتمال لشکرکشی سلطان به مصر قوت گرفت. با این همه، اسماعیل پاشا چون در تنگنای مالی قرار گرفت، برای جلب خشنودی سلطان به استانبول سفر کرد و با تقدیم پیشکشهای فراوان، موفق به اخذ دو فرمان شد که به موجب آنها، امتیازهای پیشین را دیگربار به دست میآورد. او سال بعد نیز به پایتخت عثمانی سفر کرد و با پرداخت نزدیک به چهار میلیون لیره، از سلطان عثمانی فرمانی گرفت که به موجب آن، همۀ امتیازهایی که در فرمانهای پیشین به او داده شده بود، بار دیگر برقرار شد (İA، همانجا؛ رمضان، 70؛ برای متن فرمان، نک : زیدان، 64-67). این فرمان در واقع، به معنای پذیرش استقلال و جدایی مصر از عثمانی بود. همچنین سلطان عثمانی طی فرمانی، افزون بر سودان، بنادر مصوع و سواکِن (در کرانۀ دریای سرخ) را به قلمرو اسماعیل پاشا افزود (الیور، 85-86). اسماعیل پاشا به یاری انگلیسیها قلمرو خود را به سوی خط استوا نیز گستراند (İA، همانجا؛ طوسون، 12-13، 107- 108، 116، 157؛ زیدان، 73).
بارزترین ویژگی دورۀ حکمرانی اسماعیل پاشا اقدامات او در راه گسترش مظاهر تمدن اروپایی در مصر، و ساماندهی آن جامعه به شیوۀ غربی است (همو، 71). آموزش و پرورش و فرهنگ نیز در زمان او گسترش چشمگیری یافت. مدارس بستهشده در زمان سعید پاشا بازگشایی، و تأسیس مدارس جدید آغاز شد. همچنین مدرسههایی برای تربیت استادان زبان عربی، زبانهای خارجی و علوم دیگر، و مدرسههایی ویژه برای خارجیان و اقلیتهای دینی شکل گرفت. در این دوره، دانشجویان ممتاز را برای ادامۀ تحصیل به اروپا فرستادند و در الازهر شیوۀ امتحان و کارنامۀ علمی برقرار شد (شبکیه، 529؛ المقتطف، 155؛ رمضان، 45-50). اسماعیل پاشا همچنین در فراهم ساختن امکانات آموزشی دختران گامهایی برداشت (همو، 52-54). در زمان فرمانروایی او، مطبوعات در مصر رونق گرفتند و برای فراهمآوران مواد اولیۀ آنها، کارخانۀ کاغذسازی تأسیس شد (همو، 43-44؛ بستانی، ذیل اسماعیل باشا الخدیوی).
بزرگترین اقدام اسماعیل پاشا در زمینۀ تجدد در سازمان حکومتی، تأسیس مجلس شورا در 1283ق/ 1866م و صدور نخستین قانون عمومی در همان سال بود که 13 سال بعد، برای مجلس نمایندگان و قانون اساسی آن مبنا قرار گرفت (شکری، 212). نیز از مظاهر دیگر تمدن جدید در زمان او حفر کانال سوئز بود (شبیکه، 508-514؛ هاردی، 121).
بهسبب حمایتهای اسماعیل پاشا از مطبوعات و تشویق روشنفکران به انتقاد از اوضاع برای ترساندن بیگانگان و نیز بر اثر گسترش آزاداندیشی و مخالفت عالمان دینی با برخی سیاستهای خدیو، زمینۀ پدید آمدن حرکتهای سیاسی برای دگرگونی و اصلاح وضع موجود آماده شده بود (عنایت، 39-40). سید جمالالدین اسدآبادی از مهمترین عوامل غیرمصری بود که با همکاری برخی روشنفکران مصری و انتقادهای آشکار از اوضاع، چراغ جنبش اجتماعی را در مصر برافروخت (شکری، 164).
دولتهای اروپایی پس از برافتادن دولت نوبار پاشا، خدیو را که میخواست ریاست وزرا را نیز خود برعهده گیرد، به تشکیل دادن دولتی به ریاست پسر و ولیعهدش، محمدتوفیق، وادار کردند (شبیکه، 528). سرانجام، با صدور فرمان سلطان عثمانی، عبدالحمید دوم، اسماعیل پاشا در 6 رجب 1296ق/ 26 ژوئن 1879م به نفع پسرش، محمدتوفیق پاشا، از حکمرانی کناره گرفت و سلطۀ اروپاییان در مصر استوارتر شد (همانجا؛ دخانیاتی، 135).
مآخذ
المقتطف (اعلام)، قاهره، سپتامبر و اکتبر 1925؛ بستانی، فؤاد افرام، دائرةالمعارف، بیروت، 1956-1983م؛ دخانیاتی، علی، تاریخ آفریقا، تهران، 1358ش؛ رمضان، صالح، الحیاة الاجتماعیة فی مصر فی عصر اسماعیل (من 1863-1879)، اسکندریه، 1977م؛ زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق فی القرن التاسع عشر، دارمکتبة الحیاة، بیروت، بیتا؛ شبیکه، مکّی، تاریخ شعوب وادی النیل (مصر و السودان) فی القرن التاسع عشر المیلادی، دارالثقافه، بیروت، بیتا؛ شکری، غالی، النهضة و السقوط فی الفکر المصری الحدیث، بیروت، 1982م؛ طوسون، عمر، تاریخ مدیریة خط الاستواء المصریة...، اسکندریه، 1355ق/ 1937م، ج 1؛ عمون، هند اسکندر، تاریخ مصر، قاهره، 1341ق/ 1923م؛ عنایت، حمید، سیری در اندیشۀ سیاسی عرب، تهران، 1358ش؛ نیز: